کد خبر: ۸۶۳۷
۱۸ تير ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۰

مسجد بقیه‌الله؛ یادگار آب‌انبار حوض کوله

مسجد «بقیه‌الله» پیش از انقلاب «حوض کوله» نام داشت. آن‌طورکه گفته می‌شود، محلی که بنای مسجد در آن قرار دارد آب‌انبار بوده و شخصی به نام «کوله» تصمیم به احداث مسجد در نزدیکی آن می‌گیرد.

کمی بالاتر از فلکه آب، کوچه‌ای قرار دارد که اهالی به نام چهنو می‌شناسند. این کوچه را همهمه و آمدوشد آدم‌ها شلوغ می‌کند، اما وقت ظهر و اذان که می‌شود، نوای زلالی همه چیز را آرام می‌کند؛ طنین لااله‌الاالله که از بلندگو‌های مسجد روی شلوغی کوچه سایه می‌اندازد. 

تقریبا میانه‌های کوچه است که نام چشم‌نواز‌مسجدی کهن و قدیمی در قاب چشم می‌نشیند. «بقیه‌الله» تاریخی مفصل و طولانی دارد و از همان گذشته‌های دور، صدای اذانش که بلند می‌شده، کرکره حجره کسبه پایین می‌آمده است. هنوز هم وقت صلات که می‌شود و صدای اذان از مناره‌ها بلند، آستین پیراهن بازاری‌ها با شتاب بالا می‌رود؛ آن‌هایی که دغدغه این را دارند که خود را  به صف اول نماز برسانند.

 

مسجد بقیه‌الله (عج) هم‌جوار مسجد جفایی

نمای ظاهری مسجد، امروزی و جدید است؛ هر‌چند بر سنگ‌نوشته‌ای که بیرون مسجد نصب شده، سال تاسیس آن ۱۲۷۵‌قید شده است.

مسجد بقیه‌الله (عج) علاوه‌بر‌اینکه محلی برای برگزاری نماز‌های جماعت است، فعالیت‌های مذهبی و انقلابی در آن قوت دارد؛ البته پایگاه بسیج فعالی ندارد و به گفته مسئولان و متولیان، این موضوع به دلیل قرارگرفتن مسجد جفایی در فاصله کمی از مسجد بقیه‌الله است.

بیشتر جوان‌ها جذب آن مسجد می‌شوند و این روند، روز‌های جنگ نیز به همین منوال بوده؛ به‌گونه‌ای‌که بیشترین اعزام‌ها به جبهه، از مسجد جفایی بوده است. پیدا‌کردن قدیمی‌هایی که اطلاعاتی درباره مسجد بقیه‌الله داشته باشند چندان ساده نیست و اعضای هیئت‌امنای مسجد هم سن‌و‌سال‌دار و قدیمی به نظر نمی‌رسند.

 

کوچه چاه نو و مسجد حوض کوله 

سید‌مجتبی موسوی، جوان‌تر از آن است که اطلاعاتی درباره گذشته مسجد داشته باشد، اما از قدیمی‌های محله دراین‌باره بسیار شنیده است. مغازه سید‌مجتبی، کنار مسجد است و چند‌سالی می‌شود درکنار دیگر اعضای هیئت‌امنا، مسئول سر‌و‌سامان‌دادن به امور نمازگزاران است.

قبل‌از شروع هر صحبتی، درباره وجه تسمیه محل توضیح می‌دهد و می‌گوید: در قدیم، خانه‌ها لوله‌کشی و آب شرب نبود و بیشتر محله‌ها آب‌انبار داشتند و آب آشامیدنی خود را از آنجا تهیه می‌کردند.

به‌خاطر موقعیت مکانی محله، اینجا چاه بزرگی حفر کرده بودند و مردم آب مورد‌نیازشان را از آن تامین می‌کردند؛ به همین دلیل کوچه به «چاه نو» معروف بوده است.

مسجد تا قبل‌از اینکه «بقیه‌الله» نام‌گذاری شود، «حوض کوله» نام داشته است. آن‌طورکه گفته می‌شود، محلی که بنای مسجد در آن قرار دارد آب‌انبار بوده تا اینکه بنا به نیاز و ضرورت، شخصی به نام «کوله» تصمیم به احداث مسجد می‌گیرد. می‌گویند «کوله» که این مسجد را بنا می‌کند، یک دست بیشتر نداشته است.

موسوی درباره اینکه بنا چند‌بار بازسازی شده تا به شکل امروزی در‌بیاید، چیزی نمی‌داند؛ «بنابر تاریخ کتیبه‌ای که در مسجد است، احداث آن به سال‌۱۲۷۵ برمی‌گردد.»

روبه‌روی مسجد، پیرمرد و پیرزنی زندگی می‌کردند که صاحب فرزند نمی‌شدند منزل خود را فروختند و خرج مسجد کردند

بر‌اساس شنیده‌ها توضیحاتش را کامل می‌کند؛ «روبه‌روی مسجد، پیرمرد و پیرزنی زندگی می‌کردند که صاحب فرزند نمی‌شدند و ورثه‌ای  نداشتند. منزل خود را فروختند و خرج مسجد کردند.

مردم همیشه برای ساخت مسجد پیش‌قدم بوده‌اند. گفته می‌شود حاج‌غلامحسین و همسرش تا زمانی که از دنیا رفتند، داخل مسجد زندگی می‌کردند.»

نام مسجد تا بعداز پیروزی انقلاب اسلامی «کوله» بود، تا اینکه هیئت‌امنا تصمیم می‌گیرد مسجد را به اسم یکی از ائمه (ع) تغییرنام دهد. بنا به تصمیم هیئت‌امنا این اقدام در ماه شعبان انجام می‌شود و چون ایام ولادت امام زمان بوده است، مسجد «بقیه‌الله (عج)» نام می‌گیرد و این عنوان بر آن می‌ماند.

از همان زمان، مردم و متولیان، دغدغه فراوان برای برگزاری مراسم مربوط به امام زمان (عج) در مسجد داشته‌اند و جشن‌های نیمه‌شعبان در آن، مفصل‌تر برپا می‌شود. برپایی ایستگاه صلواتی و توزیع شربت و شیرینی که هر‌ساله با همت مردم جلوی مسجد انجام می‌شود، نشان از تقید آن‌ها برای برگزاری جشن‌های شعبانیه دارد.

 

روایت «حوض کوله»

 

موقوفه مسجد اندک است

علاوه‌بر اهمیت‌دادن به جشن‌های نیمه‌شعبان، مسئولان و متولیان مسجدی به روضه‌خوانی در دهه اول محرم تاکید ویژه دارند. به همین دلیل، برنامه روضه‌خوانی همراه با اطعام در این دهه انجام می‌شود. زائران از قدیم‌الایام این مسجد را می‌شناسند و متولیان مسجدی همواره سعی داشته‌اند در این ایام، میزبانی را در حق آن‌ها تمام کنند.

 به گفته موسوی مسجد، چند‌مغازه موقوفه دارد که تامین‌کننده تمام هزینه‌ها نیست و معمولا هزینه‌های مسجد را مردم متقبل می‌شوند.

 

روایت «حوض کوله»

 

مسجد در دوران قبل از انقلاب

رضا کریمی را به‌عنوان یکی از قدیمی محله معرفی می‌کنند که می‌تواند به ما در موضوع گزارشمان کمک کند. ۵۰‌سال است در همین محله زندگی می‌کند و مغازه‌اش درست روبه‌روی مسجد است.

اجدادش همین‌جا کلی‌فروشی داشته‌اند و بار که از روستا می‌آوردند، اینجا به فروش می‌رساندند. تعریف می‌کند: زمان پاکروان استاندار، کنار مسجد برو‌بیا زیاد بود. 

در‌کنار مسجد، منزل شیخی به نام فقیه‌نیا قرار داشت که از معتمدان و ریش‌سفید‌های محله بود. آن زمان، مردم به اعتقاداتشان به‌شدت پایبند بودند. به‌نقل از پدرم، در یکی از شب‌های عاشورا و زمانی‌که پاکروان در محل کار حضور نداشته، چند‌نفر به‌منظور عزاداری به دفتر استاندار رفته و شروع به سینه‌زنی می‌کنند، تا اینکه پاکروان می‌رسد. اما انگار نه‌انگار که چیزی شنیده و جریان به خیر و خوشی تمام می‌شود.

این کاسب که از نمازگزاران همیشگی مسجد بوده است، از گذشته، مردم‌داری و صداقت آدم‌های قدیمی به خاطرش مانده است؛ «آن زمان، نماز اول وقت بود و انصاف در کسب.»

یادش می‌آید که نمازگزاران روی حصیر و زیلو نماز می‌خواندند. زمستان‌های سرد مسجد با بخاری‌های زغال‌سنگی و هیزمی گرم می‌شده و تابستان هم بادبزن بوده است. در عزاداری‌های سنتی، مراسم برگزار می‌شده است. بین همه امام جماعت‌هایی که به مسجد رفت‌و‌آمد داشته‌اند، روضه‌ها و منبر‌های حاج‌آقا  گلستانی مخاطب بیشتری داشت.

کریمی در ادامه توضیح می‌دهد: آیت‌الله گلستانی، اهوازی و از سال ۱۳۴۰ اینجا ساکن بود. حساسیت و تقید زیادی برای برپایی مراسم مذهبی داشت و در هیچ شرایطی، حاضر به تعطیلی آن‌ها نبود؛ حتی در دوران خفقان نظام شاهنشاهی.

همه مردم می‌دانستندکه ساواک، همه‌جا را تحت‌کنترل دارد؛ آیت‌الله، اما مقیدتر از این حرف‌ها بود که مراسم روضه‌خوانی‌اش را به‌خاطر سخت‌گیری‌های ساواک تعطیل کند. موضوع منبر‌های حاج‌آقا و جلسه‌های روضه‌خوانی، عوامل رژیم را به‌شدت عصبانی کرده بود تا اینکه در یکی از همین جلسات، او را دستگیر کردند.

عوامل رژیم، حاج‌آقا را آن شب بردند. صبح روز بعد با درشکه برگشت. خیلی خونسرد و با آرامش حرف می‌زد و می‌خواست مراسم شب‌های دیگر هم برگزار شود؛ نفوذ و تاثیر کلام حاج‌آقا حتی عوامل رژیم را به برگزاری ادامه مراسم راضی کرده بودند.

 

روایت «حوض کوله»

 

کار مسجد لنگ نمانده است

محمد آشفته شهرآباد هفتاد‌و‌دوساله و از لبنیاتی‌های قدیمی محله است. کمش را هم که حساب کنیم ۴۵ سال است در مسجد و محله رفت‌و‌آمد دارد. می‌گوید قدیمی‌ها همه رفته‌اند و کسی دیگر نمانده است؛ «اینجا همه شعربافی داشتند. کسبه، بدون استثنا ظهر که می‌شد، کار را تعطیل می‌کردند و می‌رفتند نماز اول وقت.»

 او هم از اطرافیان شنیده است مرحوم حاج‌غلامحسین و همسرش که دستشان به کار خیر بوده است و روبه‌روی مسجد، منزل داشته‌اند، محل زندگی‌شان را می‌فروشند و پولش را می‌گذارند برای ساخت‌و‌ساز مسجد.

آشفته می‌گوید: از این آدم‌ها زیاد بوده‌اند که در تمام سال‌هایی که از احداث آن می‌گذرد، گوشه‌ای از کار را بر دوش گرفته‌اند تا کار مسجد، لنگ نماند.

 

کاسبی که صندلی چرخ‌دار امانت می‌داد

همسایه‌های مسجد بیشتر از کسبه‌اند. از قدیمی‌های محله، کسی نمانده است. خیلی از کسانی که سال‌های سال، نمازشان را در مسجد بقیه‌الله (عج) اقامه می‌کرده‌اند، از دنیا رفته‌اند.

آن‌هایی هم که مانده‌اند، سن‌و‌سال‌دار هستند و توان آمدن به بازار و مغازه را ندارند و خانه‌نشین شده‌اند.

یکی از امتیاز‌های مسجد بقیه‌الله (عج)، نزدیکی آن به حرم مطهر رضوی است و خوبی‌اش به این است که بیشتر زائرانی که گذرشان برای خرید به این کوچه‌ها می‌افتد، نمازشان را در این مسجد اقامه می‌کنند.

نیت خیرِ یکی از کسبه باعث شده اتفاق جالبی در این مسجد بیفتد و دنبال شود و آن، اینکه صندلی‌های چرخ‌دار به خانواده‌هایی که زائر سالمند و ناتوان دارند، امانت داده می‌شود.

یکی از اهالی درباره این کار توضیح می‌دهد: بانی این کار، یکی از کسبه بود که امانت‌دادن صندلی چرخ‌دار را با خرید چنددستگاه شروع کرد و آن‌ها را مقابل مغازه‌اش قرار داد تا به کسانی که نیاز داشتند، امانت بدهد؛ بدون هیچ وثیقه‌ای.

زائران سالمند، صندلی‌ها را برای رفتن به زیارت و حرم امانت می‌گیرند و بر‌می‌گردانند. بعد‌از مدتی متولیان مسجدی با زیاد‌کردن تعداد صندلی‌ها، عهده‌دار این کار شدند و حالا یک بخش مستقل در مسجد قرار دارد که صندلی‌های چرخ‌دار را با شناسنامه و به‌صورت مدت‌دار در‌اختیار زائران قرار می‌دهد.

در مسجد بقیه‌الله (عج) با اینکه مسجد، خیلی بزرگ نیست و کل مساحت آن از ۲۰۰ متر تجاوز نمی‌کند، میزبان مجاوران و زائرانی است که گذرشان به این محله می‌افتد.

وقت اذان، اقامه‌بستن صف‌های نمازگزاران در دو طبقه مسجد، تماشا دارد؛ به‌ویژه وقتی که دارند دعای فرج امام زمان (عج) را زمزمه می‌کنند.



* این گزارش در شمـاره ۲۲۲  سه شنبه  ۳۰ آذر ۹۵ شهرآرامحله منطقه ۸ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44